محمدیزدانی جندقی

ساخت وبلاگ
آمد گل سرخ هفت اقلیم آورد بگذشت که فصل زرد تقویم آورد دلسرد نشست  پشت و پیمانه شکست زخم دلم از جدایی اش سیم آورد ::پاییز دو رنگ باغ زرد و گل سنگآیینه ی داغ  آه ِ سرد و گل سنگای یار چه مانده بی تو در سینه ی من مینای شکسته در نبرد و گل سنگ ::شیدای نشسته در قفس ناله بزن مینای شکسته یک نَفَس ناله بزن خواهی برسی به یار با صبر و سکوت کاری نرود به پیش; پس ناله بزن ::نی گوشه ی لب نشسته یادش را خواند با خط کج شکسته یادش را خواند انگشت اشاره اش به هر بند گذشت با ناله ی باز و بسته یادش را خواند ::هرشب غزلی غریب تر خواهم خواند با ساز شکسته تا سَحَر خواهم خواند نی هستم و رسم می پرستان دارم در آتش راز شعله ور خواهم خواند ::نی هستم و هی شکسته دل خواهم خواند در آتش راز متصل خواهم خواند تا خلوت ِ  اُنس اهل دل پابرجاست دارم همه حق آب و گل خواهم خواند محمدیزدانی"جوینده" محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:51

1ابرم همه از دربه دری می گریمبا آدمی و جن و پری می گریم پیوسته اسیرگردبادم,دلتنگبا لکه ی سرخ مشتری می گریم2ساغر به کف و پاک نظردر باران بخشد گل و می به خشک و تر در باران  روشن دل اهل کوچه با یک نظرشقربان ِ صفای رهگذر در باران3من هستم و قلب شعله ور در کولاک گنجشک شکسته بال و پر در کولاک  با اینهمه رنج, اَز خدا می خواهم پایان نپذیرد این سفر در کولاک 4شادان به  درخت روزگاران گنجشکگلنغمه زند برای یاران گنجشک گردشگر با صفای اقلیم وفاستمست است به عشق همقطاران گنجشک5تا چند شکسته بسته , خمیازه کشمدنباله ی راه , رنج ِ آغازه کشم وقت است  روم به لاله زاری با شمعهمسایه نشینم نَفَسی تازه کشم6بیرون بَرَد از خودم مرا همسایهآگاه ِ غریبه آشنا همسایه بالی بزنم به لطف پروانه و شمعدلتنگ همین یکی دو تا همسایه7تاچند نمی کنی خطر با سیمرغدیگر سفری به سر ببر با سیمرغ با شمع نشسته ای پرت بازشودپروانه ی کوچکم ! بپر با سیمرغ8برخیز افق برابرت بازشوددر وسعت نور بسترت بازشود حیف است که در خودم بمیرم. باید پروانه ی کوچکم ! پرت باز شود 9داری همه شوق سوختن پروانهدرشعله شهید بی کفن پروانه شمعی شده ام  به داغ تو می سوزمپروانه ی با صفای من پروانه10گمگشته ی خویشم و نشان جوینده در بند هبوطم آسمان جوینده  پروانه ی کوچک وجودم از شوق با شعله  نشسته ,  شمس جان جوینده محمدیزدانی"جوینده" محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:51

نوروز زیبای گلگشت میلاد مادرم

خجسته در نور و گرما

هرچند,که اَز پای نشستی مادر

تاج سری و در اوج هستی مادر 

از لطف دعایت همه بهروزی ماست

هرگز نرسد بر تو شکستی مادر!

محمدیزدانی "جوینده "

کوهی غم اگر _ برابرم خوش حال است

با سه اخوی سه خواهرم خوش حال است

خوش حالی ما دوام یابد صدسال

نوروز چنین که مادرم خوش حال است

محمدیزدانی"جوینده"

محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 139 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:51